ما که هستیم، چه باوری داریم؟

یکم دسامبر ۱۹۵۵، یک خیاط سیاه‌پوست به نام روزا پارکس، پس از یک روز طاقت‌فرسای کاری، برای بازگشت به خانه در بخش عقب اتوبوس، قسمت مخصوص سیاه‌پوستان، نشسته بود؛ بعد از چند ایستگاه، قسمت سفیدپوستان اتوبوس که پر شد، راننده از «روزا» خواست که مطابق «معمول» برود و در آخر اتوبوس «مثل بقیه»ی سیاه‌ها بایستد تا سفیدپوستان بنشینند. همه‌ی اتوبوس حتی سیاه‌پوستان نیز انتظار یک رفتار «سازگار با  نُرم جامعه» را از روزا داشتند، اما روزا که خیلی خسته بود، قاطعانه گفت: «نه». حتی بعد مجبور شد پیاده ادامه مسیر را به سمت خانه پیش بگیرد اما حاضر نبود جای خودش را طبق «انتظار جامعه» به کسی دیگر بدهد. همان‌گونه که بیم آن می‌رفت، روزا بابت رفتارش جریمه و بازداشت شد؛ جمعی از کشیش‌های سیاه‌پوست گمان کردند که چنین «تنبیه»ای برای یک «نافرمانی» ساده بیش‌ازاندازه نامعقول است، از ترس آن‌که شرایط برای سیاه‌پوستان سخت‌تر از گذشته نشود، دست به دامن «دکتر کینگ» شدند و وی فریادخواهیِ روزا را پذیرفت.

روزا پارکس، مارتین لوتر کینگ و هزاران نفر دیگر، با تمایل خودشان، با بیرون گذاشتن پایشان از حد خویش و تحریم ناوگان حمل‌ونقل و تعمیم آن به سایر رفتارهای فردی و جمعی خود، انقلابی را در مناسبات نژادی در آمریکا و بعدازآن در سراسر دنیا به‌وجود آوردند. آن‌ها بت کهنه‌و‌کور «نهاد اجتماعی» که تفکیک نژادی را «اجتناب‌ناپذیر» می‌کرد شکستند، و اکنون مسیر جامعه آمریکایی طوری تغییر داده شد که اکنون به سمت برابری نژادی در حال حرکت است.

بی‌گمان، تمام آنچه در جامعه حاضر است، نه تنها مطلوب ما نیست بلکه حتی پاسخگوی حداقلی نیازهای امروز و به‌تبع آن، پیش‌بینی کننده احتیاجات فردای ما نخواهد بود. مبرهن است که نیازمندِ تغییر به سمت مطلوب هستیم، هر تغییر یک چالش است، هر چالشی نیز می‌بایست با یک نفر آغاز شود، افرادی که خود درگیر یک نهاد اجتماعی هستند در صورت مهیا بودن شرایط می‌توانند تصمیم بگیرند و عمل کنند. در هر موردی هم کسی باید قدم اول را بردارد. یک نفر باید باورهایش را عوض کند، ارزش‌های جدیدی برای خود بسازد و هنجارهای خود را از نو پیگیری نماید.

می‌دانیم که افراد هیچ‌وقت در انزوا تصمیم‌گیری  و عمل نمی‌کنند، آن‌ها همیشه تا اندازه‌ی زیادی تحت تأثیر جامعه اطراف خودشان هستند و در نگاه کلان‌تر، تحت تأثیر طبیعی ساختارهای اجتماعی هستند که درون آن زندگی می‌کنند. این خود یک رابطه پارادوکسیکال است، فرد باید آغازکننده تغییر باشد، اما همین فرد تحت تربیت و اراده جامعه است.*

ما یعنی «شتاب‌دهنده سورس» ِ مرکز فناوری و نوآوری سینتکِ دانشگاه آزاد اسلامی قزوین، یک مجموعه تحقیقاتی – مالی هستیم تا بر این پارادوکس جامعه غلبه کنیم. ابتدا با حمایت از کسانی که «فراتر از هنجارها» می‌اندیشند و درصدد ساختن «نوهنجارها» هستند. سپس با ایجاد یک جامعه مستعدی که در آن بتوانیم با تغییر رویکرد (mindset) افراد، آن‌ها را به سمت نوآوری و فناوری درآمدزا سوق دهیم.

ما راه‌حل و رسالت خود را در دستیابی به چشم‌انداز و هدف ترسیم‌شده، در طراحی و راه‌اندازی یک شتاب‌دهنده کسب‌وکارهای نوپا که رویکرد بسیار مثبتی بر روی کسب درآمد از فعالیت‌هایی که جهت‌گیری به سمت تحقیق و توسعه دارد، می‌بینیم.  وجه تمایز اصلی ما با دیگر فعالان این حوزه، تمرکز و رویکرد بسیار مثبت ما به امر «تحقیق و توسعه» است. بسیار مصریم که بتوانیم اولویت بیشتری به تیم‌ها و افرادی بدهیم که با این رویکرد آشنایی دارند و سابقه فعالیت محرزی در این حوزه داشته‌اند. ما بنا داریم که روش‌ها و تصمیم گیری‌های خود را به سمت کسب درآمد از حوزه «تحقیق و توسعه» بچرخانیم زیرا باور داریم که تحقیق و توسعه زیربنای طرح‌های خدماتی و اکوسیستم کارآفرینی است و علاوه بر آن برای پایداری یک طرح تحقیقی در شرایط فعلی،‌ بسیار لازم می‌دانیم که منابع مالی از جانب خود تیم تأمین شود. و در این میان سعی داریم با حفظ تمرکز خود بر روی حوزه فناوری اطلاعات، سرویس‌های تخصصی آنلاین و همچنین هوش‌مصنوعی مسیر مشخصی به فعالیت‌های خود بدهیم.

به باور ما دانشگاه‌ها و به‌خصوص مراکز تحقیقاتی واقع‌شده در دانشگاه‌ها دارای پتانسیل ویژه‌ای برای خلق یک فضای کارآفرینی منحصربه‌فرد می‌باشند. دسترسی به منابع انسانی متخصص، امکان ساخت شبکه‌های متنوع از محققان‌و‌متخصصان و امکان تبادل دانش؛ فرصت کم‌نظیری جهت خلق یک اکوسیستم کارآفرینی پویا و پایدار ایجاد می‌نماید. در این حال، آدم‌هایی که قرار است تغییر مطلوب را ایجاد کنند، امروز در دانشکده‌ها و دانشگاه‌های ما سرگردان‌اند،‌ این سرگردانی دانشجویان همواره برای ما عذاب‌آور بوده است، ما اینجا هستیم تا با رسالت خودمان؛ تغییر و تلنگری در ذهنیت و نوع نگاه این آدم‌ها به زندگی ایجاد کنیم که باور داریم این تغییر در نگاه کردن، تغییر در عمل کردن و درنتیجه تغییر در جامعه است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *